بهنظرِ من که نفحات صبح دوستداشتنی نیست فی نفسه. شاهدش هم صبحهای امتحان، و غروبها هم غمگین نیستند، شاهدش هم غروبِ دریا.
چطور است که شرف المکان بالمکین، شرفِ زمان هم باید به مزمون باشد یا مُزمَن حالا هرچی.
لُبِ کلام را بگیرید.
چه بسا غروبهایی (غروبِ جمعه حتی) که میخواهیم هزارسال کِش بیایند و چهبسا صبحِ طربانگیزِ بهاری که چشمِ دیدنش را نداریم.
صحنهای از «گام معلق لکلک» بود که پناهجوی ایرانی میگفت «من هیچوقت فکر نمیکردم ا
انحرافات اخلاقی شمس تبریزی و مولوی بلخی
شرم آور نیست؟
صوفی مشهور عبد الرحمن جامی در کتاب نفحات الانس از بزرگ ترین کتب صوفیه آورده است:
روزی مولانا شمس الدین (شمس تبریزی) از مولانا شاهدی (مفعول) زیبارو درخواست کرد. مولانا حرم (همسر) خود را در دست گرفته در میان آورد. (شمس تبریزی) فرمود که او خواهر جانی من است، نازنین پسری می.خواهم. (مولوی) فی الحال فرزند خود سلطان ولد را پیش آورد. شمس فرمود: حالیا اگر قدری شراب دست میداد ذوقی میکردیم. مولانا بیر
خیلی وقت بود که به علت مشغله کاری، کتاب جدیدی نخونده بودم.
بعد از یک مدت طولانی متوجه شدم که اگر به این مشغله های کاری بخوام رو بدم باید تا آخر عمر پابندشون باشم و به هیچ چیزی نمیرسم.
بنابراین دست بردم توی تاقچه و کتابی که خیلی وقت بود منتظر خونده شدن بود را برداشتم.
کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» نوشتهی رولف دوبلی، نویسندهی سوییسی هست که به وسیلهی عادل فردوسی پور (همون عادل ۹۰) ترجمه شده.
ترجمه ی کتاب نسبتا خوب هست مخصوصا این که متن کتاب اصالتا
باد صبا تقویم اذان گو یا همان تقویم نفحات سابق که در 5 سال اخیر جزو پرطرفدار ترین تقویم های اسلامی با امکان ویژه پخش اذان می باشد. با ویجت اختصاصی و جذاب برای نمازگزاران ، تقویم بدون محدودیت زمانی بوده و قابلیت دریافت اطلاعیه های مرتبط با مناسبت های روز را دارا می باشد.
ادامه مطلب
باد صبا تقویم اذان گو یا همان تقویم نفحات سابق که در 5 سال اخیر جزو پرطرفدار ترین تقویم های اسلامی با امکان ویژه پخش اذان می باشد. با ویجت اختصاصی و جذاب برای نمازگزاران ، تقویم بدون محدودیت زمانی بوده و قابلیت دریافت اطلاعیه های مرتبط با مناسبت های روز را دارا می باشد.
ادامه مطلب
حالم داره به هم می خوره از آدمایی که خودشون نیستن...آدمایی که نه تنها خودشون نیستن که به تو هم اجازه نمی دن خودت باشی...
شدیدا سردرگمم توی برخورد با این آدما...
نمی دونم چرا احساس می کنم دین توی این زمینه می خواد ما رو دو رو بار بیاره...که این جا غمت رو پنهان کن...این جا بخند...بابا پس من کِی خودم باشم؟ (شایدم حرف دین رو بد متوجه شدم)
شدیدا سردرگمم که همچنان با لبخند این آدما به زور لبخند بزنم و با هر بار حرف زدن بی حساب و وقت و بی وقت، تمرکزم رو متلاشی ک
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی/ چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
به چه دیر ماندی ای صبح که جان من برآمد/ بزه کردی و نکردند مؤذنان ثوابی
نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند/ همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی
نفحات صبح دانی ز چه روی دوست دارم/ که به روی دوست ماند که برافکند نقابی
سرم از خدای خواهد که به پایش اندر افتد/ که در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی
دل من نه مرد آنست که با غمش برآید/ مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی
نه چنان گناهکارم که به دشمنم س
قدیمترا خرمن که میکوبیدند مترصد میشدند کی باد ملایمی بوزه و گندمها رو بزنند و از کاهش جدا کنند...
حتی میشد بستر وبالششونم رو با خودشون ببرند و همونجا بخوابند که مبادا باد مناسبی در طی روز بوزه و اونا بخوان از دستش بدن
روایته که میفرماید:
إنّ لِرَبِّکُم فی أیّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ...
برای خدا هم اوقاتی ست که نسیم رحمتش در اون اوقات وزیدن میگیره خودتون رو در معرض اونها قرار بدین...
مسلما از مهمترین اون زمان ها شب و روزهای م
" بشر مادّی در بیابان ظلمانی مادّه زندگی می نماید و در دریای کثرات غوطه ور است. هر موجی از علائق مادی او را به جایی می افکند. هنوز از صدمات آن موج به خود نیامده، موجی سهمگین تر و هولناک تر از علاقه ی مال و ثروت و منصب و زن و فرزند و غیره، سیلی بر او زده در میان امواج خروشان دیگر پرتابش می کند، به طوری که ناله و فریاد او هم به گوش نمی رسد. به هر طرف می نگرد با حرمان و حسرت رو به رو می شود. در این میان گاه نسیم های روح بخش جذبات الهی او را نوازش می د
آنچه
که درباره تمدن غرب روی داده است آن است که فرهنگ غرب نیز چیزی جز روش ها و ابزاری
که که تمدنش را بوجود آورده نیست. یعنی متدولوژی و تکنولوژی، صورت مبدل همان فرهنگی
است که تمدن غرب بر آن استوار است و این به واقع، واقعه عجیبی است. به عبارت ساده تر
باید گفت که در تمدن امروز غرب، فرهنگی به جز روش ها و ابزار تمدن، وجود ندارد و بنابراین
پذیرش فرهنگ غرب مفهومی جز پذیرش همان تکنولوژی ها و متدولوژی ها ندارد و این توهم
که ما ابزار را اخد می کنیم و فرهنگ
تا حدی دشوار مینماید در مورد نویسندهای که «مناو»یش مرا به رمانخوانی ترغیب کرد، و سیاهٔ صدتایی رمان فارسیاش مرا به جهان کلاسیک رمان غربی آشنا کرد، و «نشتنشا» و «سرلوحهها»یش مرا علاقهمند به مقالات فارسی کرد، تند و تیز نوشت. اگر بخواهم در مورد «ر ه ش» صادقانه و خلاصه بگویم همین کافی است که تمام غلطهای سادهٔ داستاننویسی را به سادگی میشود در این رمان پیدا کرد. مثلاً چه؟ زنی که شبیه مردها حرف میزند (احتمالاً موی فرفری دارد،
بیستم مهرماه روز بزرگداشت حافظ میباشد که در این روز جشنها و برنامههای متنوعی در شیراز و سایر نقاط جهان برگزار میشود. عمده برنامههای این روز شامل شب شعر، گل افشانی آرامگاه حافظ، نمایش و رونمایی از دیوانهای شعر حافظ و غیره میباشد.
زندگینامه حافظ شیرازی
خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با ۷۰۶ - ۷۶۹ هجری شمسی)، شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخ
آنچه در ادامه می آید بخشی از تلخیص ( خلاصه و ساده شده) صاحب وبلاگ مشهود از کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» اثر «سید مرتضی آوینی» می باشد:
* اگر تکنولوژی ها نبودند و تولیدات بر اساس نیازهای واقعی بشر و خدمت به هم نوع صورت می گرفتند، حجم تولیدات، امروزه تا این حد انبوه بود و اسرافات ناشی از این تولیدات نیز هیچ گاه اتفاق نمی افتاد علاوه بر این، تا این حد زائدات، بوجود نمی آید و طبیعت بواسطه این زائدات در خطر نمی افتاد و فرصت تجدید خرابی ها و اشکالا
فصل اول: در بیان آن چه متعلق است به قوه عامله و آن عبارت است که از عدالت و در آن چند فصل است
بدان که عدالت، افضل فضایل و اشرف کمالات است، زیرا که دانستى که آن مستلزم جمیع صفات کمالیه است، بلکه عین آنهاست. همچنان که جور که ضد آن است، مستلزم جمیع رذایل، بلکه خود آنهاست و چگونه چنین نباشد و حال آنکه شناختى که عدالت ملکه اى است حاصل در نفس انسان که به سبب آن قادر مى شود بر تعدیل جمیع صفات و افعال و نگاهداشتن در وسط و رفع مخالفت و نزاع فیما بین قواى مخ
برف به تقلید از عشق باریدنش گرفته بود؛ آن هم چه باریدنی. همهی آسمان را دربست قُرُق کرده و میخواست همین چند لحظه تمام حرفهای قلمبه شده در گلویش را بر سر و صورتمان بریزد.
حرفهایش شنیدنی و عجیب بود. چارچوبها مانع از شنیدن میشد، باید از حصار در و دیوار فراتر میرفتی. فراتر رفتم.
قدم به قدم دیوانهوار گوشم به او بود. چه دل پری داشت. همینطور سفیدیاش را به رخ من و دیگران میکشید؛ عجیب فخر میفروخت.
حرفهای حسابش جواب نداشت. دانهدانه
آنچه در ادامه می آید بخشی از تلخیص ( خلاصه و ساده شده) صاحب وبلاگ مشهود از کتاب
«توسعه و مبانی تمدن غرب» اثر «سید مرتضی آوینی» می باشد:
* توسعه
اقتصادی، مقوله ایست که ابعاد دیگر توسعه از قبیل توسعه فرهنگی و سیاسی را تحت
الشعاع قرار می دهد. در واقع توسعه اقتصادی ، فرهنگ و سیاست را تحت تاثیر قرار می
دهد. به عبارت دقیق تر، توسعه فرهنگی و سیاسی هر دو در خدمت توسعه اقتصادی اند.
این وضعیت دقیقا به این معناست که تحول و توسعه در اقتصاد تعریف خاصی از سیاس
سنایی
زندگی نامه
ویژگی های اشعار
آثار
نمونه اشعار
زندگی نامه
سنایی با نام کامل "حکیم ابوالمجدود بن آدم سنایی" در قرن پنجم در شهر غزنین به دنیا آمد. سنایی پس از آن که با ادب و هنر پارسی آشنا شد و فنون سخن و شعر را آموخت مانند بسیاری از هم عصران خود به دربار غزنویان رفت. غزنویان با پاداش های زیادی که به اهل علم و ادب می دادند توانسته بودند تعداد زیادی از دانشمندان و شاعران و ... را در دربار خود به خدمت بگیرند. روزگار سنایی در دربار غزنویان به
سنایی
زندگی نامه
ویژگی های اشعار
آثار
نمونه اشعار
زندگی نامه
سنایی با نام کامل "حکیم ابوالمجدود بن آدم سنایی" در قرن پنجم در شهر غزنین به دنیا آمد. سنایی پس از آن که با ادب و هنر پارسی آشنا شد و فنون سخن و شعر را آموخت مانند بسیاری از هم عصران خود به دربار غزنویان رفت. غزنویان با پاداش های زیادی که به اهل علم و ادب می دادند توانسته بودند تعداد زیادی از دانشمندان و شاعران و ... را در دربار خود به خدمت بگیرند. روزگار سنایی در دربار غزنویان به
درباره این سایت